وبلاگ تبری

احادیث اهل بیت اطهار علیهم السلام در مورد « غاصب اول » و « غاصب دوم » و دختر غاصب اول

وبلاگ تبری

احادیث اهل بیت اطهار علیهم السلام در مورد « غاصب اول » و « غاصب دوم » و دختر غاصب اول

روایة الحسین بن حمدان الخصیبی فی الهدایة الکبرى عن المفضل بن عمر فی حدیث طویل عن مجریات ظهور المهدی صلوات الله علیه، وفیه: ”قال المفضل: یا سیدی ثم یسیر المهدی إلى أین؟ قال علیه السلام: إلى مدینة جدی رسول الله صلى الله علیه وآله، فإذا وردها کان فه فیها مقام عجیب یظهر فیه سرور المؤمنین وخزی الکافرین. قال المفضل: یا سیدی ماهو ذاک؟ قال: یرد إلى قبر جده صلى الله علیه وآله فیقول: یامعاشر الخلائق، هذا قبر جدی رسول الله صلى الله علیه وآله؟ فیقولون: نعم یا مهدی آل محمد فیقول: ومن معه فی القبر؟ فیقولون: صاحباه وضجیعاه فلانی و فلانی ، فیقول وهو أعلم بهما والخلائق کلهم جمیعا یسمعون: من فلانی و فلانی؟ وکیف دفنا من بین الخلق مع جدی رسول الله صلى الله علیه وآله، وعسى المدفون غیرهما.فیقول الناس: یا مهدی آل محمد صلى الله علیه وآله ما ههنا غیرهما إنهما دفنا معه لانهما خلیفتا رسول الله صلى الله علیه وآله وأبوا زوجتیه، فیقول للخلق بعد ثلاث: أخرجوهما من قبریهما، فیخرجان غضین طریین لم یتغیر خلقهما، ولم یشحب لونهما فیقول: هل فیکم من یعرفهما؟ فیقولون: نعرفهما بالصفة ولیس ضجیعا جدک غیرهما، فیقول: هل فیکم أحد یقول غیر هذا أو یشک فیهما؟ فیقولون: لا. فیؤخر إخراجهما ثلاثة ایام، ثم ینتشر الخبر فی الناس ویحضر المهدی ویکشف الجدران عن القرین، ویقول للنقباء: ابحثوا عنهما وانبشوهما. فیبحثون بأیدیهم حتى یصلون إلیهما. فیخرجان غضین طریین کصورتهما فیکشف عنهما أکفانهما ویأمر برفعهما على دوحة یابسة نخرة فیصلبهما علیها، فتحیى الشجرة وتورق ویطول فرعها فیقول المرتابون من أهل ولایتهما: هذا والله الشرف حقا، ولقد فزنا بمحبتهما و ولایتهما، ویخبر من أخفى نفسه ممن فی نفسه مقیاس حبة من محبتهما وولایتهما، فیحضرونهما ویرونهما ویفتنون بهما وینادی منادی المهدی علیه السلام: کل من أحب صاحبی رسول الله صلى الله علیه وآله وضجیعیه، فلینفرد جانبا، فتتجزء الخلق جزئین أحدهما موال والآخر متبرئ منهما. فیعرض المهدی علیه السلام على أولیائهما البراءة منهما فیقولون: یا مهدی آل رسول الله صلى الله علیه وآله نحن لم نتبرأ منهما، ولسنا نعلم أن لهما عند الله وعندک هذه المنزلة، وهذا الذی بدالنا من فضلهما، أنتبرأ الساعة منهما وقد رأینا منهما ما رأینا فی هذا الوقت؟ من نضارتهما وغضاضتهما، وحیاة الشجرة بهما؟ بل والله نتبرأ منک وممن آمن بک ومن لا یؤمن بهما، ومن صلبهما، وأخرجهما، وفعل بهما ما فعل فیأمر المهدی علیه ریحا سوداء فتهب علیهم فتجعلهم کأعجاز نخل خاویة. ثم یأمر بانزالهما فینزلا إلیه فیحییهما باذن الله تعالى ویأمر الخلائق بالاجتماع، ثم یقص علیهم قصص فعالهما فی کل کور ودور حتى یقص علیهم قتل هابیل بن آدم علیه السلام، وجمع النار لابراهیم علیه السلام، وطرح یوسف علیه السلام فی الجب، وحبس یونس علیه السلام فی الحوت، وقتل یحیى علیه السلام، وصلب عیسى علیه السلام وعذاب جرجیس ودانیال علیهما السلام، وضرب سلمان الفارسی، وإشعال النار على باب أمیر المؤمنین وفاطمة والحسن والحسین علیهم السلام لاحراقهم بها، وضرب ید الصدیقة الکبرى فاطمة بالسوط، ورفس بطنها وإسقاطها محسنا، وسم الحسن علیه السلام وقتل الحسین علیه السلام، وذبح أطفاله وبنی عمه وأنصاره، وسبی ذراری رسول الله صلى الله علیه وآله وإراقة دماء آل محمد صلى الله علیه وآله، وکل دم سفک، وکل فرج نکح حراما، وکل رین وخبث وفاحشة وإثم وظلم وجور وغشم منذ عهد آدم علیه السلام إلى وقت قیام قائمنا علیه السلام کل ذلک یعدده علیه السلام علیهما، ویلزمهما إیاه فیعترفان به ثم یأمر بهما فیقتص منهما فی ذلک الوقت بمظالم من حضر، ثم یصلبهما على الشجرة و یأمر نارا تخرج من الارض فتحرقهما والشجرة ثم یأمر ریحا فتنسفهما فی الیم نسفا. قال المفضل: یا سیدی ذلک آخر عذابهما؟ قال: هیهات یا مفضل والله لیردن ولیحضرن السید الاکبر محمد رسول الله صلى الله علیه وآله والصدیق الاکبر أمیر المؤمنین وفاطمة والحسن والحسین والائمة علیهم السلام وکل من محض الایمان محضا أو محض الکفر محضا، ولیقتصن منهما لجمیعهم حتى أنهما لیقتلان فی کل یوم ولیلة ألف قتلة، ویردان إلى ما شاء ربهما.(19)

 

حضرت امام صادق علیه السلام روز ورود امام زمان (عج) به مدینه را این چنین توصیف مى فرمایند : آن زمان که امام عصر ارواحنا فداه وارد شهر پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) مى شود براى او یک برنامه ى عجیب است که شادى مؤمنان ظاهر مى گردد و ذلّت و خوارى کافران هویدا مى شود . چون امام زمان (عج) بر قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم وارد شود گوید این قبر جد من است. گویند : بلى ، گوید این دو نفر که جنب ایشان دفن شده اند کیستند. برای چه اینجا دفن شده اند، گویند اینها دو پدر زن رسول خدایند. پس دستور فرمایند مردم اجتماع کنند و تا سه روز که اجتماع مردم زیاد شود. بدن آنها را از قبر بیرون می آورند ، بدن آنها تر و تازه است ، و هیچ تغییری در خلقت و رنگ آنها پیدا نشده ، پس از مردم گواهی طلبد و همه شهادت دهند که اینها دو « غاصب اول » و « غاصب دوم » می باشند ، پس بدنشان را بر شاخه ی خشکی می آویزد، و آن شاخه تازه شده برگ پیدا می کند و شاخه های آن بلند می شود. پس تابعین آنها در پیروی آنها برگردند. پس تابعین آنها صدا بلند کنند که تا حال پیروی آنها را می نمودیم با آنکه شرف و کرامتی از آنها ندیده بودیم، حال که کرامتی از آنها ظاهر شده و بدن آنها تازه و درخت به برکت آنها تازه شده و برگ آورده چگونه دست از پیروی آنها برداریم ، بلکه از شما بیزاری می جوئیم. پس به اشاره آن حضرت باد سیاهی وزیده و جمیع آنها را هلاک کند. پس بدن آن دو نفر را از درخت به زیر می آورد و به اذن خدا آنها را زنده می کند. و تمام ظلمهائی که در هر دوره واقع شده به گردن آنها می گذارد و بر آنها می شمارد یک یک از آنها را، از کشته شدن هابیل به دست قابیل و افروختن آتش برای ابراهیم (ع) و در چاه انداختن یوسف (ع) و گرفتاری یونس (ع) در شکم ماهی و کشته شدن یحیی (ع) و مصیبتهای عیسی (ع) و شکنجه هائی که بر جرجیس و دانیال و سلمان وارد شده و آتش بر در خانه علی (ع) و فاطمه (ع) زدن و ضربات و تازیانه که بر حضرت فاطمه وارد آمده و سقط شدن محسن و زهر دادن امام حسن (ع) و شهادت امام حسین (ع) و برادران و خویشان و یاوران او و اسیری اهل و عیال وحرم او ، و هر خون ناحقی که ریخته شده و هر امر حرام و فاحشه و زنائی که واقع شده از زمان آدم تا قیام قائم (ع) همه را برآنها شماره می کند و به گردن آنها می گذارد ، و اقرار از آنها می گیرید. پس اشاره می فرماید آتشی از زمین خارج شده آنها را با آن درخت می سوزاند و خاکستر آن ها را باد به دریا می ریزد. مفضل عرض کرد : ای سرور من آیا این آخرین عذاب آنهاست ؟ فرمود : هیهات ! کجا این آخرین عذاب است به خدا قسم آنها را بر میگردانند مومنانی که ایمان خالص داشته اند و کافرانی که کافر محض بوده اند نیز بر میگردند  و سرور عالمیان رسول خدا و امیر المومنین و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین  و بقیه ائمه اطهار علیهم السلام حاضر میشوند و این دو نفر (غاصب اول و غاصب دوم) را به خاطر ظلمی که کرده اند قصاص میکنند طوری که در هر شبانه روز آنها را هزار بار میکشند و در هر بار به امر خدا دوباره زنده میشوند و به صورت اول بر میگردند و تا مقداری که خداوند بخواهد این عمل تکرار میشود.


[19] بحار الأنوار : ج 53 ، ص 12


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۲/۱۹
غلام حسین غلام حسین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی